زمینه و هدف: طی پنجاه سال اخیر مکتب پراگماتیسم به عنوان فلسفه غالب در پرستاری مطرح شده و مطالعات فراوانی با نگاهی عمدتاً مثبت به موضوع پراگماتیسم در پرستاری پرداختهاند. در این مقاله، با موضعی انتقادی به بررسی فلسفه پراگماتیسمی در دانش، آموزش، پژوهش و عمل پرستاری پرداخته میشود. مواد و روشها: این مطالعه از نوع مروری روایتی غیر نظاممند (Non-systematic/ Narrative) میباشد که برای انجام آن با استفاده از کلیدواژههای Nursing, Pragmatism, Knowledge, Practice, Education, Research Critique,بر اساس Mesh و به صورت جداگانه و ترکیبی با جستجوی اینترنتی در پایگاههای ISI ،PubMed ، Scopus و Google Scholar انجام شد. عناوین یافت شده از نظر ارتباط موضوعی بررسی شده و از مستندات منتخب خلاصهبرداری شد. یافتهها: مقالات بسیار اندکی به نقد پراگماتیسم در پرستاری پرداختهاند. از منظر دانش و آموزش پرستاری مهمترین چالش نگاه پراگماتیسمی را شاید بتوان در بیم ناشی از گسترش شکاف بین تئوری و عمل خلاصه کرد. همچنین، از مهمترین نقدهای وارده به دیدگاه پراگماتیسمی در پژوهش و عمل پرستاری نیز میتوان به عدم ثبات پارادایمی و نادیده گرفتن نیازهای مراقبتی منحصر به فرد هر بیمار اشاره کرد. نتیجهگیری: مدت طولانی است که پراگماتیسم با تار و پود پرستاری در هم تنیده شده است به طوری که برخی مبانی فلسفی پرستاری را بر اساس آموزههای این مکتب تفسیر میکنند. شاید بهتر باشد این نگاه یک سویه اندکی تعدیل یافته و تأثیرات احتمالا ناخوشایند و منفی این مکتب بر پرستاری بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. |
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |